ضرورت برگزاری جشنواره
ضرورت برگزاری جشنواره:
تحقیقات در ارتباط صنعت و دانشگاه نشان داده است بین اهداف، ساختار مدیریتی، چارچوب زمانی مورد انتظار، فرهنگ و انتظارات حاکم بر دانشگاه و صنعت و مهمتر از آن، نگرش دانشگاهیان و مدیران صنعت نسبت به یکدیگر تفاوتهایی وجود دارد. برای مثال افق زمانی صنعت به دلیل ضرورت پاسخگویی به بازار، کوتاهمدت بوده و در ارتباط با خواستههایش از دانشگاه، بر سرعت تأکید بیشتری مینماید، درحالیکه افق زمانی دانشگاه به دلیل تأکید بر دقت و صحت میانمدت و بلندمدت است. ادعای غیرحرفهای بودن دانشگاهیان و بیتوجهی آنها نسبت به عملی شدن یافتههای تحقیقاتیشان ازجمله اظهارات دیگر مدیران صنعت نسبت به دانشگاههاست. زیرا آنها علم را برای عمل میخواهند و وقتی این انتظار برآورده نمیشود رغبت آنها برای برقراری ارتباط با دانشگاه کمتر میشود. این پدیده از یکسو به لزوم حرفهای و از سوی دیگر به چگونگی شکلگیری مدلهای ذهنی اشاره دارد که در چارچوب نظریه سازمانهای یادگیرنده از آن نامبرده شد. در مقابل، نادیده انگاشتن روشهای علمی و کمتوجهی به تعمیق و توسعه دانش و تأکید افراطی بر عمل بدون پشتوانههای علمی و بهویژه هزینه پنداشتن فعالیتهای مطالعاتی و تحقیقاتی از سوی مدیران صنعت، ازجمله ادعاهای دانشگاهیان نسبت به بخش صنعت است.
وجود تفاوت در نگرش، ادراک و بهتبع آن رفتار، نباید امری غیرمنتظره و مانعی رفع نشدنی بین ارتباط دانشگاه و صنعت به نظر آید. رسالت و ماهیت این دو بخش چنین تفاوتهایی را ایجاب مینماید، ولی این برداشتها نباید بهصورتی باشد که امکان ارتباط اثربخش بین آنها را از بین ببرد بلکه از منظری دیگر باید این عدم تجانس، نوعی استرس یا تعارض سازنده قلمداد گردد و به بهبود، رشد و توسعه طرفین در ارتقاء ظرفیت فکری و عملی و مهمتر از همه تحملپذیری که لازمه محیطهای امروزی است منتهی شود.
تفکر سنتی حاکم بر محیطهای آموزشی همانطور که پیشازاین گفته شد به دانش مبتنی بر دانش و انتقال آن تأکید دارد. اگرچه چنین رویکردی بهمنظور استمرار فعالیتهای آموزشی-پژوهشی لازم به نظر میرسد ولی در دنیای پیچیده کنونی و افزایش انتظارات جامعه کافی به نظر نمیرسد. به همین دلیل است که آموزشی مورد استقبال قرار میگیرد که بتواند در جهت پاسخگویی به نیازهای فزاینده محیط بهویژه بازار کار طراحی و تنظیم گردد، یعنی همان راهکاری که کشور ما در این برهه شدیداً به آن نیازمند است.
همچنین تأکید بر اعتمادسازی و انجام تحقیقات مشترک با صنعت در پاسخ به نیازهای تحقیقاتی و ارائه خدمات مشاورهای در زمینههای خاص که هم توان پاسخگویی به صنعت را افزایش دهد و هم اعضای هیئتعلمی را در یک زمینه خاص متبحر سازد ازجمله اقدامات مدیریتی و انگیزشی شناخته شد؛ زیرا عینیت بخشیدن به موارد فوق است که امکان زبان مفاهمه بین این دو بخش مهم را میسر میسازد و دانشگاهها را در پیمودن مسیر حرکت بهسوی دانشگاه کارآفرین، از طریق ایجاد پیوندی پایدار توانمند میسازد.
دیدگاه ها